سوخته های خاطره ام را کجا چال کنم.. ؟
در بیابان های دست کدامین سراب دیده ...
که عطش دریا شدنم را فرو بنشاند بی چیزی اینهمه تاج را به تخت دور افتاده ی خوشبختی!؟
بی قرار چه بود زمین که هیجان های کودکانه اش را آوار کرد بر سر باورهام.
دوروغ می گفتند ستاره ها : که خدا مهربان است خورشید را می اندازد ور دل کوه ها تا خانه های بی چراغ غصه نخورند!
خیلی وقت است داغ نمی شوم از عشق یخ بسته در جریان های مداوم فکرم آشفته ی پروازیست که پر ندارد دغدغه ی ماندن هم..
به چه خوش باشد خیال اینهمه نخل!؟
که هوس های کال تا عروج در نهایت یک شاخه نشسته اند روی خاکی به سر کنند تا تولد دوباره ی زمین!/ میرسد آیا؟ آوازی که سوز بیوه زنی خراشش ندهد طنین خوشش را پریشانی گیسی بلوغ یافته بر باد بدهد یا نه...
هنوز جراحت چشم هایشان را به حکمت های بی پایان رقم زده اند تا رحمتی دوباره برسد آیا!؟
/آیا/ به باور می رسید آبی نا مهربان پاهایش را جفت کند توی کفش های عزراییل؟؟!
گوش اگر ندهی هم وزش ظلمت را می شنوی.....!
اردبیل دی ماه ۱۳۸۲
فمینا با شعر ژستو خانه بروزه خوشحال می شم نظرت را بدونم
مهربان! فونت شعرت خیلی ریز بود اما به زحمت خواندم و تنها حرفم این است که به فضاهای کشف نشده فکر کن و زبان و نگاهت را با رمز و راز آشنا کن . شاد باشی
سلام.
مرسی بابت دعوتت و همین طور لینک.پیش از این شما رو لینک کرده بودم.
چه زود به روز می کنید!در مورد این کار قبلی بگم با اینکه چندبار با صدای خودتون شنیدم اما همیشه از شنیدنش لذت بردم. از تک تک سطرهات.از بازی خوبت با کلمه ها.اینکه می دونی " پر " و " بال " با هم فرق می کنن و می تونی ازش شعر در بیاری.به خصوص از اندیشه ی پشت کار و دردهای زن را به شکلی صمیمی اما شاعرانه بیان کردن.از صداقت و صمیمیت کار.ترکیب زبان ساده و آرکائیک که تو این کار خیلی خوب از کار دراومده.
چند جا دیدم از این کارتون صحبت شده و این یعنی می تونه تو رو در شعر شناسنامه دار کنه.به قول یکی از دوستان ما یک عمر شعر میگیم که اون سه چهارتا شعری رو بگیم که موندگار میشن.
اما کار آخرتون رو بی تعارف بگم دوست نداشتم.در حد کارهایی که قبلا خونده بودم و یا شنیده بودم نبود.دلیل هم دارم اما دیگه خیلی پرحرفی کردم.
تا فردایی بهتر.
ممنون از دعوتتان. باز هم منتظر آثار دیگرتان هستم.
به چه خوش باشد خیال این همه نخل
خواندمو
به تاریخ که رسیدم
فقط سکوتو انتخاب کردم
راستی سلام
نگاه که کردم دیدم که فونت شعر به هم ریخته بود.من این کارودوست دارم و تو زمان خودش (هرچند شعر خوب زمان نداره) کار خوبی بود!
فقط براب شادی ارزو میکنم
سلام عزیزم وبلاگ خوبی داری ممنون میشم به وبلاگ من سر بزن و منو جز پیوندها قرار بده ..................
مرسی
کسی که صدای تو رو وقت شعر خوندنت شنیده باشه به خوندن خودش راضی نمی شه.دلم برای شعر خوندنات تنگ شد